به گزارش پایگاه خبری قشم، دو غول و رقیب سنتی که همواره نبردهای درخشانی در طول تاریخ باهم داشتهاند. در این دوره مطابق انتظار و همانطور که پیشبینی میشد از یک سمت جدول تیم یک رنکینگ دنیا به مرحله پایانی راه یافت و از سمت دیگر این آرژانتین بود که با غلبه بر فرانسه به فینال رسید.
تا ایجای کار هر کدام از این دو تیم با رکورد ۱۰۰درصد برد به مراحل پایانی رسیدهاند. تا پیش از فینال آرژانتین با ۲۹ گل زده و ۱۰ گل خورده رکورد خوبی از خود ثبت کرده است و از طرفی برزیلیها با ۳۵ گل زده و تنها ۴ گل خورده از شرایط بهتری بر روی کاغذ برخوردارند. اما هیچ کدام از این آمار و ارقامها نمیتواند شاخص مناسبی برای ارزیابی برتری تیم تلقی شود.
آرژانتین گرچه در رنکینگ فیفا در رتبه ۵ جدول قرار دارد و در آخرین رویاروییاش با برزیل در فینال کوپا آمریکا بازی را به حریف سنتیاش واگذار کرد اما در این تورنمنت با آمادگی بهتری و بازسازی ضعفهای خود پا به عرصه این رقابتها گذاشته است. آرژانتینیها که برای سومین دوره متوالی حضور در فینال را تجربه میکنند نسبت به برزیل از تجربه بهتری برخوردارند. برزیلیها آخرین بار در سال ۲۰۱۲ به مقام قهرمانی جهان رسیدند و پس از خداحافظی فالکائو (مرد افسانهای فوتسال دنیا) با افت شدیدی مواجه شدند و در دو دوره گذشته در قامت یک مدعی اصلی هرگز ظاهر نشدند.
بیشک برزیل بسیاری از قهرمانیهایش را چه در ملتها و چه جام جهانی وامدار این مرد بزرگ بود که با تکیه بر تاکتیکهای فردی بر حریفان چیره میشد. حال برزیل گرچه پس از چند دوره ناکامی، تجدید قوا کرده و به عنوان مدعی به رقابتها برگشته اما هنوز هم تاکتیکهایش حول خلاقیت بازیکنان میچرخد. در این تورنمنت مارکینیوش گرچه تیمش را با بهترین تفاضل گل و کمترین گل خورده بدون تهدید و دردسر تا نیمه نهایی بالا کشید اما در برابر اوکراین حسابی به دردسر افتاد. آنها ابتدا عقب افتادند و بعد از زدن دو گل، باز گل تساوی را دریافت کردند و دو بار هم توپ، تیرک دروازهشان را لرزاند و اگر خلاقیت فلیپه والریو نبود که خطای ششم تیم حریف را در سه دقیقه پایانی بگیرد شاید رؤیای رسیدن به فینال را از دست داده بودند. مارکینیوش گرچه نیمکت خوبی دارد اما در بازی با اوکراین چرخش و تعویض بازیکنان را متناسب و تاکتیکی انجام نمیداد.
گویی انگار پلن B نداشت. و از همه بدتر غیبت محسوس مارسل، آقای گل این رقابتها بود که خیلی کم وارد زمین شد و کم فروغ و بیاثر بازی کرد.
از سویی دیگر گرچه آرژانتین عیناً مشابه برزیل در نیمهنهایی فرانسه را با نتیجه سه بر دو شکست داد و باز مثل برزیل در سه دقیقه پایانی و با شش خطا شدن حریف از روی نقطه پنالتی به برتری رسید اما ماتیاس لوکویکس نه تنها در این بازی بلکه در طول تورنمنت نشان داد از همه بازیکنانش بهره لازم را میبرد.
لوکویکس گرچه خیلی جوان است اما آنالیزور خیلی ماهری است. حریف را خوب میشناسد و مطابق با ارزیابیِ تیم حریف، نفرات و تاکتیک تیمیش را میچیند. بیشتر بر تاکتیک تیمی استوار است تا خلاقیت بازیکنان. آرژانتین در یکسوم تیم حریف (منطقه خلاقیت) پرس سنگین انجام میدهد و بعد از آنکه به گل رسید بازی را با حوصله پیش میبرد. لوکاس بولو و آنخل کلودینو در بازپسگیری توپ بسیار خلاق و زیرکاند. همین شاخصه و نکته قوت شان بود که توانستند دو حریف چغر و مدعی را با نتایج سنگین بدرقه کنند. آنها در بازی اول ابتدا اوکراین را با نتیجه ۷ بر ۱ شکست دادند و در یکچهارم قزاقستان را که دور قبل چهارم جهان شده بود ۶ بر ۱ راهی خانه کردند. دیگر نکته قوت آنها حضور سارمینتو سنگربان مطمئن آنهاست که در دو دوره متوالی دستکش طلا را برده است.
با همهی این تفاسیر هر دو تیم از کیفیت بسیار بالا و نزدیکی برخوردارند. آنها استحقاق رسیدن به فینال را داشتند.
این دو رقیب تاریخی از یک قاره، با سابقه درخشانی که در عرصه جهانی داشتهاند باعث شده همواره رویاروییشان را به عنوان سوپر الکلاسیکوی دنیا نامگذاری کنند. و چه زیباتر آنکه این رویارویی به طور اتفاقی در بزرگترین آوردگاه جهانی رخ دهد. بیسبب نیست که سارمینتو از آن به عنوان «بزرگترین بازی تاریخ فوتسال» نام میبرد.
آیا سارمینتو در فوتسال همچون همتای دیگرش مارتینز در فوتبال میتواند ناجی تیمشان در این بزرگترین بازی تاریخ شود؟ اگر چنین شود آنها میتوانند تلخی شکست در فینال قبلی را به فراموشی بسپارند.
مهدی میرآبی
نویسنده و روزنامهنگار