به گزارش پایگاه خبری قشم؛ در گفتگویی با «حمیدرضا غلامزاده»، دبیر کل مجمع شهرداران آسیایی به بررسی دستور کار و محورهای این دور از مذاکرات، راهبرد هستهای ایران و تاثیر درگذشت رئیس جمهور و وزیر امور خارجه بر مذاکرات پرداخته ایم.
موضوع و دستور کار مذاکرات غیر مستقیم میان ایران و آمریکا در سطح داخلی و منطقه ای چه مسائلی است؟
آنچه از گزارشهای غیررسمی بر می آید، موضوع فعلی پرهیز از افزایش تنش در منطقه غرب آسیا و پایان جنگ غزه است. عملیات وعده صادق جدیت ایران در تامین امنیت و تغییر موازنه قدرت در منطقه را نشان داد و بازدارندگی ایران را تثبیت کرد. در حال حاضر رژیم صهیونیستی در این منطقه بازیگری است که به دنبال تنشآفرینی و درگیر کردن ایران و آمریکا در جنگ است تا از مخمصه غزه فرار کند. نیفتادن در این دام هدف مشترک ایران و آمریکا است که منافع خود را در عدم درگیری مستقیم و تنشزدایی می بینند. هر دو طرف مدنظر دارند که این تعامل می تواند زمینهساز گفتگوهای بیشتر و مذاکرات در موضوعات دیگر نیز باشد. برای ایران مذاکره صرفا با نتیجه عملی و ملموس معنا دارد و مذاکره برای مذاکره در دستور کار تهران جایی ندارد. بنابراین اگر تغییر رویه و رویکرد جدی و عملی در طرف مقابل دیده شود، ایران نیز به سمت مذاکرات در موضوعاتی مانند برجام تمایل نشان خواهد داد.
لازم به ذکر است که با توجه به انتخابات پیش رو در آمریکا، ملاحظات جدی درباره مذاکره و توافق در دولت بایدن وجود دارد که مانع از اقدام جدی می شود؛ چرا که با هجمه شدید جمهوری خواهان روبرو خواهد شد و دست کم پرونده رابرت مالی و متهم شدنش به افشای اطلاعات که با تلاش زیادی پنهان شده و مسکوت مانده دوباره جنجال برانگیز خواهد شد. از سویی با توجه به انتخابات زود هنگام در ایران، آمریکایی ها فرصت کافی برای مذاکره و رسیدن به دستاورد تا پیش از انتخابات خود نمی بینند و به همین دلایل اولویتی برای مذاکرات هسته ای ایران قائل نیستند. در عوض ترجیح می دهند با پذیرش قدرت منطقه ای ایران، تلاش کنند پرونده جنگ غزه را به سرانجام برسانند تا حداقل یکی از دو جنگی که مورد حمایت دارند را پایان دهند و به عنوان دستاورد سیاست خارجی در انتخابات معرفی کنند.
با توجه به شروع این مذاکرات یک ماه پس از عملیات موشکی ایران به اسرائیل، تا چه اندازه میتوان به نقش این مذاکرات در جلوگیری از تنش در منطقه اشاره داشت؟
در واقع عملیات وعده صادق به صورت عملی برای آمریکایی ها و غرب اثبات کرد که ادامه شیطنت از سوی رژیم صهیونیستی به طور قطع، منطقه و جهان را به سمت جنگ گسترده هدایت خواهد کرد.
بنابراین قدرتنمایی موشکی و پهپادی ایران با موفقیت در عبور از سامانه های پدافندی رژیم صهیونیستی و تمام متحدان حاضر در صحنه و برخورد با برخی اهداف، موازنه قوا را از گمانهزنی های تحلیلی روی کاغذ به یک عیارسنجی عملی تبدیل کرد. با این توصیف و شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی در اصفهان برای مدت قابل توجهی سایه جنگ را از سر ایران دور کرد و علاوه بر رژیم صهیونیستی، به کشورهای منطقه و سایر بازیگران هم هشدار کافی ارسال نمود تا از درگیری و تنشآفرینی با ایران پرهیز نمایند. تکثر و گستردگی پیامهای تسلیت و هیاتهای حاضر در مراسم یادبود و سطح آنها تا حدی متاثر از همین قدرتنمایی ایران است که حتی موجب تلاش برای احیای روابط با ایران در برخی از این کشورها شده است.
با توجه به سخنانی که قبلا جناب آقای خرازی مبنی بر تغییر در دکترین هستهای ایران بیان کرد، آیا این تغییر بهوجود خواهد آمد و اینکه اساسا راهبرد هستهای ایران در این مذاکرات به چه نحوی خواهد بود؟
دکترین هسته ای ایران بر اساس سیاست مرسوم بازدارندگی بمب اتمی تعریف نشده است؛ اما پژوهش و توسعه صنعت هستهای و رسیدن به آستانه توانایی غنیسازی بالا در سطح تسلیحاتی لزوما تعارضی با دکترین موجود ندارد و میتواند بازدارندگی لازم را برای ایران ایجاد نماید.
برای تحقق این مهم طرف مقابل باید بداند که ایران برای تامین منافع ملی خود اگر لازم باشد حتی از محدودیتی که خودش تعیین کرده است میتواند عبور کند و با دکترین متفاوتی نسبت به موضوع هسته ای برنامه ریزی کند.
هرچند در حال حاضر رسیدن به این نقطه برای ایران اولویت ندارد و تهران اصراری به حساسیتزایی و ایجاد تقابل با آژانس هستهای و سایر بازیگران ندارد.
در پایان با توجه به درگذشت رئیس جمهور و وزیر امورخارجه آیا خللی در روند این مذاکرات ایجاد خواهد شد یا خیر؟
اگرچه رئیس جمهور و وزیر خارجه جایگاه موثری در سیاست خارجی ایران دارند، اما باید توجه داشت رویکرد کلان سیاست خارجی نظام به صورت حاکمیتی و با تصمیم کلان طراحی می شود و دولت و وزارت خارجه موظف به اجرا و تحقق آن هستند. آنچه باعث موفقیت سیاست خارجی دولت سیزدهم شد، همراهی و تابعیت دولت از سیاست کلان نظام در روابط خارجی بود. توجه به همسایگان، اولویت دادن به تعامل با شرق، توجه به سازمان ها و ائتلاف های چندجانبه در تقابل با غرب گرایی و محدود شدن به سبد محدود قدرت های غربی و توجه ویژه به جهان اسلام از جمله مهمترین رویکردهای سیاست خارجی بودند که ناشی از توجه و اولویت گذاری صحیح در اجرا و پیادهسازی سیاستهای کلان کشور اجرا می شد. لذا با شهادت این عزیزان و تغییر دولت، تغییر اساسی در سیاست خارجی رخ نخواهد داد و نهایتا در صورت تغییر جدی در سیاستها، تاکتیکها و اولویتها ممکن است تغییر نماید که البته به هر تقدیر میتواند تبعاتی هم داشته باشد.