به گزارش پایگاه خبری قشم، بعد از عقد قرارداد با چند مهره کلیدی و باکیفیت چنان بادی به غبغب انداختند که بیچونوچرا نتیجه هر بازی باید با بردی پرگل به سودشان تمام میشد. همین غرور کاذب و نادانی باعث شد از هفته سوم نکونام را در تنگنا و فشارِ مضاعف قرار دهند و آرامش تیم را برهم بزنند.
به لطف فشارهای فیفا به دولت ایران، باشگاه استقلال مال شما شد. کسی هم که نمیتواند آن را از شما بگیرد حالا چرا این همه عجله و بیبرنامه در کسب نتیجه؟!
اگر یک مدیریت نظاممند و عُقلایی با مرور عقبه و تاریخچه استقلال، برنامهریزی و پیادهسازی میکردید یک آدم عاطلوباطلی مثل آقای شهریاری را همهکارهی استقلال نمیکردید. مشاور ارشد شما باید شخصی مثل کاظم اولیایی بود. همانطور که آقای عابدینی با مدیریت درخشانش در پرسپولیس این باشگاه را به قلههای افتخار رساند. اگر با مدیران پیشین استقلال نظیر آقایان نجفنژاد، واعظی آشتیانی، افشارزاده، آجرلو، امیدوار رضایی و… فقط جلسهای ترتیب میدادید و چالشهای مدیریتی در این باشگاه را از آنها جویا میشدید میدانستید که چه موانع و سختیهایی پیشرو دارید. و برای موفقیت به چه اشخاصِ کاردان و باتجربهای باید رجوع کنید. شهریاری و سمیعی و امثال اینها در قوارهی این باشگاه نیستند.
چنان افراد فاسد در اطراف باشگاه و بدنهی سازمان لیگ تحت عنوان دلال و مشاور و ایجنت نفوذ و رخنه کردهاند که اگر ثبات و اقتدار نداشته باشید قدرت دارند شماها را هم جابجا کنند. نفوذشان در داوریها که برای همه عیان شد. بازداشت و بازجوییهای خداداد افشاریان _ رئیس سابق کمیته داوران_نمونه کوچک آن است. باید مدیر و مشاورانی داشته باشید که ضمن پاکدستی از نفوذ سیاسیاش خوب بهره بگیرد و در چند جبهه برای باشگاه بجنگد. اگر درویش در پرسپولیس خوب جواب میدهد یک دلیلش همین است. اگر آجرلو در مقطعی برای استقلال خوب بود تنها دلیلش این بود که فردی مقتدر و صاحب تجربه در مدیریت ورزش و بانفوذ بالای سیاسی بود. تازه آن هم وقتی با گروه بالاتر از خودش درافتاد ورافتاد!
خوشبختانه با فشارهای فیفا باشگاهها لاک پشتی دارند به سمت خصوصیسازی هدایت میشوند. واگذاری سهام این دو باشگاه را هم باید به فال نیک گرفت. اما شوربختانه هنوز این دولتیهای پرنفوذاند که دستی در مدیریت باشگاهها دارند. در بهترین حالت شرکتهای خصولتی صاحبان این باشگاهها هستند. باید تابع این ساختار و ارکان نظام که با هیچ کشوری شباهت ندارد این دو باشگاهِ پرطرفدار را به سمت توسعه سوق داد. وقتی مربی، بازیکن یا مدیری با یک تویئت و پست اینستاگرام ممنوعالکار میشود، با یک تلفن قرارداد مربی نباید تمدید شود! باید دریافت که سیاست در ورزش بدجوری رخنه کرده است و دست بالا را دارد. و قرار هم نیست به این زودیها بساطش برچیده شود. این تصور کاملاً اشتباه است که فکر کنید «حالا که بخشی از سهام این دو باشگاه واگذار شد موانع مدیریتی این دو باشگاه هم برطرف شد.» ساختار و تفکرِ جمودیِ حاکم بر مدیریت آن هنوز سر جای خودش است.
با این تفاسیر آیا هلدینگ خلیج فارس میتواند هیئت مدیرهای متشکل از نخبگان برای باشگاه ترتیب دهد تا در این بافتار راه توسعه باشگاه را پیش بگیرد؟ قطعاً دانشآموختگان و نوابغی در داخل و خارج ایران هستند اما مشکل اینجاست که صاحبان باشگاه نمیخواهند از این ظرفیتها استفاده کنند و فکر میکنند با امثالی مثل شهریاری همه چیز راست و ریس میشود. به جای حاشیه سازی از هفته سوم و قرارمدار با مجیدی در دوبی باید آرامآرام به فکر تهیه چارت سازمانی با مدیرانی قابل از جنسی که توضیح دادم میشدید. و سند راهبردیِ بلند مدت در حضور مشاوران کاردان و باتجربه و پیشکسوتان استقلال تهیه و تنظیم میکردید. پول که هست همت کنید به فکر زیرساختهایی نظیر ساخت ورزشگاه، توسعه تیمهای پایه، سرمایهگذاری در مناطق محروم برای کشف استعدادهای برتر، تشکیل تیم بانوان و تعمیم آن به سایر رشتهها و ردههای سنی باشید.
هنوز دیر نیست و این استقلال در دستان شماست.