در حوزه موسیقی، نام گذاری سبکها و رویدادهای مرتبط با آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. نام یک سبک موسیقی، نه تنها نشان دهنده ویژگیهای فنی و ساختاری آن است، بلکه میتواند بیانگر ریشههای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی آن سبک نیز باشد. موسیقی “جزیرتی”، سبکی اصیل و منحصربهفرد در جنوب ایران، متعلق به جزیره قشم، نمونه ای از این دست است. برگزاری جشنوارهای با نام “جزیرتی” در جزیره کیش، در حالی که محتوای آن هیچ ارتباطی با این سبک موسیقی نداشته و هنرمندان قشمی در آن غایب بودهاند، موضوع مناقشه برانگیزی را به وجود آورده است.
موسیقی طرب، به عنوان بخشی از گنجینه موسیقی خلیج فارس، ریشهای عمیق در تاریخ و فرهنگ این منطقه دارد و قدمت آن در منطقه ی خلیج فارس به حدود یک قرن میرسد. در این سبک موسیقایی، سازهای مشخصی به کار گرفته میشوند که در مناطق قشم و بندرعباس، عود به عنوان ساز ملودیک و محوری برجسته است و ادوات کوبهای خاص نیز از ویژگیهای بارز آن در این مناطق به شمار میروند. حضور مستمر و تقریبا یکصد ساله موسیقی طرب در جزیره قشم، منجر به شکل گیری ژانر محلی و متمایزی به نام “طرب جزیرتی” شده است. علی محبوب و محمد منصور وزیری، به عنوان طلایهداران این سبک، از جمله برجسته ترین موزیسین های قشم و استان هرمزگان محسوب میشوند که نقش بسزایی در حفظ و توسعه این میراث فرهنگی داشتهاند. موسیقی “جزیرتی” نه تنها یک سبک موسیقایی، بلکه بخشی جدایی ناپذیر از هویت فرهنگی مردم قشم است و خاستگاه اصلی این موسیقی در ایران، به طور قطع، جزیره ی قشم می باشد. این نامگذاری، نه صرفا یک برچسب جغرافیایی، بلکه بازتابدهندهی فرآیندی پیچیده از تعاملات فرهنگی، نوآوریهای هنری و شکلگیری یک سنت موسیقایی خاص است. جزیرهی قشم، به واسطهی موقعیت استراتژیک خود در تنگهی هرمز، از دیرباز در معرض تبادلات فرهنگی گستردهای قرار داشته است. موسیقی طرب جزیرتی، به ویژه از طریق دریانوردان، تجار و مهاجران، به این جزیره راه یافت و با موسیقیهای بومی و محلی درآمیخت و این ژانر را به وجود آورد. اما آنچه “طرب جزیرتی” را از سایر سبکهای طرب متمایز میکند، صرفا این آمیختگی نیست، بلکه نحوهی بوم یسازی و تکامل این عناصر در بستر فرهنگی قشم است. هنرمندان قشمی، نه تنها این میراث موسیقایی را پذیرفتند، بلکه آن را با ذوق و خلاقیت خود بازآفرینی کردند. “طرب جزیرتی” در عین حفظ برخی اشتراکات با مقامات و الحان موسیقی عربی و یمنی، دارای ملودیها و ریتم های خاصی است که نتیجه ی ذوق و خلاقیت هنرمندان قشمی و تاثیرپذیری گسترده از سایر موسیقی های محلی است. الگوهای ریتمیک برگرفته از سایر سبک های موسیقایی منطقه نیز در این موسیقی به چشم میخورد، اما با تغییرات و تنوع هایی که آن را از نمونه های اصلی متمایز میکند. مضامین مشترک در موسیقی طرب (مانند عشق، طبیعت، و مسائل اجتماعی) در “طرب جزیرتی” نیز حضور دارند، اما اشعار و ترانهها غالبا به گویشهای بومی سروده میشوند و بازتاب دهندهی دغدغهها، باورها و سبک زندگی مردم جزیره هستند.
مفهوم مصادره فرهنگی به معنای به کارگیری عناصر فرهنگی یک گروه یا جامعه توسط گروه یا جامعه ای دیگر، بدون کسب مجوز یا درک صحیح از زمینه فرهنگی آن، تعریف میشود. این پدیده میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله استفاده از نمادها، نام ها، سبک های هنری و سایر عناصر فرهنگی بدون احترام به صاحبان اصلی آن. در حوزه موسیقی، مصادره فرهنگی میتواند به شکل های گوناگونی بروز کند. استفاده از نام یک سبک موسیقی خاص برای رویدادی که هیچ ارتباطی با آن سبک ندارد، یکی از مصادیق بارز این پدیده است. این اقدام، نه تنها حقوق معنوی هنرمندان و صاحبان اصلی آن میراث را نادیده می گیرد، بلکه میتواند منجر به تحریف و تضعیف آن سبک موسیقی در گذر زمان شود.
اول، استفاده از نام “جزیرتی” که به طور مشخص به سبک موسیقی قشم دلالت دارد، برای جشنوارهای در کیش که فاقد محتوای مرتبط است، مصداق آشکار مصادرهی فرهنگی است. در واقع این اقدام هویت متمایز موسیقی قشم را نادیده گرفته و به نوعی آن را بی ارزش جلوه میدهد. دوم، نقش برجسته ی هنرمندان قشمی همچون علی محبوب و محمد منصور وزیری به عنوان طلایه داران سبک “جزیرتی” و تولید آثار فراوان، بر تعلق این سبک به قشم تاکید میکند. سوم، عدم دعوت از هنرمندان قشمی و عدم ارائه موسیقی اصیل “جزیرتی” در جشنوارهای با این نام، نشان از بیاحترامی به هنرمندان و فرهنگ غنی موسیقی قشم دارد. این اقدام میتواند منجر به دلسردی هنرمندان و تضعیف جایگاه موسیقی “جزیرتی” شود. چهارم، ارائه موسیقیهای نامرتبط با نام “جزیرتی” میتواند تصور نادرستی از این سبک موسیقی در ذهن مخاطبان ایجاد کند و به تحریف تاریخ و اصالت آن منجر شود. این گمراهی، مانع از شناخت صحیح این میراث فرهنگی در آینده خواهد شد.
پنجم، استفاده از نام “جزیرتی” بدون کسب مجوز از صاحبان حق معنوی این سبک، نقض حقوق پدیدآورندگان و هنرمندان موسیقی “جزیرتی” محسوب میشود و میتواند تبعات حقوقی به دنبال داشته باشد. ششم، برگزاری جشنوارهای با این سطح از بی توجهی به هویت فرهنگی یک منطقه، نشان از ضعف نظارت و عدم مسئولیت پذیری نهادهای مسئول در حوزه فرهنگ دارد. این امر ضرورت توجه بیشتر به نقش نظارتی نهادها را آشکار میسازد.
نام گذاری جشنواره “جزیرتی” در کیش، نمونهای از مصادره فرهنگی در حوزه موسیقی است. همانطور که بیان شد، این اقدام، پیامدهای منفی متعددی از جمله تحریف هویت فرهنگی، بیاحترامی به هنرمندان، گمراهی مخاطبان و نقض حقوق معنوی را به دنبال دارد. ضرورت دارد نهادهای مسئول در حوزه فرهنگ و هنر، به منظور جلوگیری از تکرار چنین اقداماتی، رویههای شفاف و مسئولانهای را در نامگذاری رویدادهای فرهنگی اتخاذ نمایند. همچنین، لازم است قوانین و مقررات مرتبط با حقوق معنوی میراث فرهنگی ناملموس تقویت شده و ضمانت اجرایی لازم برای حفاظت از این میراث ارزشمند فراهم گردد. پاسداشت میراث فرهنگی، امانتی گران بها است که نیازمند توجه، دقت و احترام فراوان است. بیتوجهی و سهل انگاری در این زمینه، میتواند عواقب جبران ناپذیری برای فرهنگ و هویت جوامع به دنبال داشته باشد. اطلاق نام “جزیرتی” به این سبک، نه یک نام گذاری قراردادی، بلکه ضرورتی برخاسته از واقعیتهای تاریخی، فرهنگی و موسیقایی است. این نام، گویای هویتی مستقل و در عین حال متصل به سنتهای گسترده تر موسیقی خلیج فارس و پهنه ی اقیانوس هند است. “طرب جزیرتی”، صدای قشم است؛ صدایی که از دل تاریخ، فرهنگ و خلاقیت مردمان این جزیره ی زیبا برخاسته و شایستهی شنیده شدن، شناخته شدن و احترام است.