یادداشتی از میرعلی سلامی سوزایی
سالهاست که شهروندان شریف سوزا، روز و شب خود را با بوی آزاردهنده کارخانههای تولید پودر ماهی سپری میکنند؛ بویی سنگین و مشمئزکننده که نه تنها آسایش و آرامش روانی را از مردم سلب کرده، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت جسمی آنان بهشمار میرود.
در این سالها، جلسات متعددی با حضور مسئولان برگزار شده و طرحهایی جهت ساماندهی این وضعیت ارائه شده است. حتی در مقاطعی فعالیت برخی از کارخانهها بهطور موقت متوقف شد، اما حاصل نهایی این تلاشها چه بود؟ مردم همچنان با هر نسیم، بوی ماهی فاسد را تنفس میکنند و همچنان در انتظار تحقق وعدههایی هستند که رنگ عمل به خود نگرفتهاند.
پرسشی ساده اما اساسی از مسئولان مطرح است: چرا این واحدهای صنعتی به محلهایی خارج از محدوده سکونتی مردم منتقل نمیشوند؟ تا چه زمانی باید منافع اقتصادی محدود، بر سلامت و کیفیت زندگی هزاران انسان سایه بیفکند؟
سوزا، شهری با ظرفیتهای طبیعی کمنظیر، موقعیت جغرافیایی مطلوب و سواحلی زیباست. این شهر میتواند به مقصدی گردشگری و نقطهای کلیدی در توسعه صنعت شیلات و آبزیپروری تبدیل شود. اما آیا معرفی شهری با بوی تعفن به گردشگران و سرمایهگذاران، منطقی و قابل دفاع است؟
اشتغالزایی امری ارزشمند و حیاتی است؛ اما زمانیکه شاغلان و ساکنان ناچارند بهای اشتغال را با آلودگی مستمر هوا و آسیب به سلامت خود بپردازند، آنگاه باید پرسید که این مسیر به توسعه منتهی میشود یا به آسیبهای اجتماعی و مهاجرت تدریجی مردم؟
امروز، مردم سوزا نه خواهان امتیاز ویژهاند و نه در پی تقابل با تولید و صنعت؛ تنها خواسته آنان، هوای پاک و زندگی شایسته در زادگاه خود است. آیا زمان آن نرسیده که مسئولان، تصمیمی قاطع، عادلانه و مردمی اتخاذ کنند و به این رنج مزمن پایان دهند؟